او

 

ناراحت بودم از اوضاع.

با خودم میگفتم اگه حرفمو میشنید که الآن اوضاعمون این نبود، اینقد گرفتاری و نرسیدن نبود که!

این همه بیماری؟!

این همه بی عدالتی ؟

این همه نابود شدن آرزوها؟

این همه ...

 

انگار کلا فراموشمون کرده

 

سالهای قبل که روزه گرفتم و نماز لیله الرغائبشو خوندم چی شد؟

اصن معدم درد میکنه! فردا بخوام روزه بگیرم اذیت میشم!

یاد این مثال افتادم که یه بچه رو وقتی مادرش کتک میزنه باز بچه واسه گریه کردن میره توو بغل مادرش و گریه میکنه!

مگه از خودش ، به غیر از خودش میشه پناه برد؟

اصلا مگه جای دیگه ای به غیر از حکومت خودش هست ؟

اتفاقا با اینکه چند وقت بود معدم یکسره درد میکرد، روزه گرفتم و هیچ دردی نیومد سراغم

و بازم ازش خواستم...

 

تا صبح قضا سهل و سهیلش به که باشد...

 

هـیوا ۴ نظر لایک ۱۴
از نام ما مپرسید ما را که می شناسد؟

از ما نشان مجویید ما را که می شناسد؟

هر چند در میانیم از خلق برکناریم

ما همنشین یاریم ما را که می شناسد؟
آخرین مطالب
به آنچه از خیر بر من نازل می کنی، نیازمندم
سفرنامه مرداد 02
کانال ؟
خوشایند
تماما منفی
آنچه گذشت!
امیکرون در امیکرون!
کفشهایم کو؟
عکساشو پاره کردم نامه هاشو پاره کردم!
حال خیلی خوب!
آرشیو مطالب
مهر ۱۴۰۲ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۲ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۱ ( ۱ )
مهر ۱۴۰۱ ( ۱ )
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۲ )
دی ۱۴۰۰ ( ۳ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۱ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۱ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۱ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۱ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۲ )
دی ۱۳۹۹ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۲ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۲ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۲ )
دی ۱۳۹۸ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۳ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۲ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۲ )
دی ۱۳۹۷ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۵ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۳ )
> قدرت گرفته از بلاگ بیان