سلام
سال نوتون مبارک
ممنونم که منو توو سال جدید هم میخونید♥
از پست قبل تا امروز اتفاقات زیادی افتاده که اینقدر در موردشون خواستم بنویسم و ننوشتم که بیات شدن!
مهمترین هاشون اینه که توو محل کارم باهام دو نفر لج افتادن و از اونجایی که قدرت دست اوناست(شرکت فامیلی هستش) زیرابمو به شدت دارن میزنن و تقریبا از یک ماه قبل شروع کردم به رزومه فرستادن و مصاحبه رفتن.( یه پست جداگونه میطلبه این موضوع!)
دومی اینکه دو هفته مونده به عید تصمیم گرفتم سقف خونه رو رنگ کنم و دیوارها رو کاغذ دیواری کنم. 10 12 سالی میشد که خونه رو رنگ کرده بودیم و کلا نیاز داشت به رنگ!
تقریبا نصف عیدیم صرف این کار شد اما در نهایت نظر پدر این بود که بد نشده! :| اونچنان توو ذوقم خوردا! حالا خوبه همش با سلیقه خودشون بود!
اما خب کلا خونه تغییر کرده و خداروشکر خواهرم و مادرم خوشحال شدن.
یک ماهی هم میشه که بخاطر حجم زیاد کار وقتی می رسیدم خونه تقریبا جنازه بودم و اصلا نتونستم درس بخونم. این چند روز اول عید هم تنبلی کردم و فقط خوابیدم.
تازه دوباره شروع کردم و دو ماهی فرصت هست.
امیدوارم بتونم بخونم و نتیجه خوبی بگیرم.
+دوست دارم یه عیدی بهتون بدم:دی
دو تا گزینه میذارم هر کدوم رو دوست داشتید انتخاب کنید:))
گزینه اول آدرس بلاگ قبلیم که تقریبا 5 6 سال توش نوشته بودم رو بدم بهتون( که هیچ ارزشی نداره واقعا :)) ) یا اینکه آیدی اینستاگرامتونو بذارید که اینستاگرام با هم در ارتباط باشیم و با هیوا آشناتر بشید :))
بیاید و انتخاب کنید :دی