خونه ما

    

   

  

توو خونه ما اینجوریه که غروب ، طرف داره از گرسنگی میره توو کُما ، ولی حاضر نیست یه تکونی به خودش بده و بره یه لقمه نون و پنیر بخوره.

منتظر میشن یکی  از سرکار  بیاد و گشنش باشه، سفره پهن کنه تا بیان و از گشنگی نجات پیدا کنن! این مطلب رو بسط بدید به تقریبا کل اعضای خونه :|

 

یکی دیگه از آپشنای خونه ما اینه که به کسی پول دادی دیگه تقریبا باید قید پولتو بزنی :| به طور مثال شما میگی مودم خراب شده من مودم میخرم ولی هزینه ش رو تقسیم کنیم و همه هم استقبال میکنن اما خب به قول حافظ : "وعده دادی که شَوم مست و دو بوسَت بدهم ، وعده از حد بِشد و ما نه دو دیدیم و نه یک! "

  

 +از کارمم بگم یکم :دی

مدیر عاملمون قبلا نظامی بوده، از اون نظامی های قبل از انقلاب و تعریفش رو از بچه ها اینطور شنیده بودم که توو برخوردهای اول و دوم ، قشنگ قهوه ایت(!) میکنه! معمولا ایران نیست . این سری اومده بود و مدیرمون از اتاقش اومد بیرون و منو صدا زد که برو آقای فلانی کارت داره! دعا دعا کردم که بتونم کمتر مورد اصابت ترکش هاش قرار بگیرم. اما در کمال ناباوری ، برگشت بهم گفت آقای فلانی تعریفتون رو زیاد شنیدیم میخواستم از نزدیک با هم بیشتر آشنا بشیم. یکم سوال پرسید که چیکارا کردی تا الآن و آخرشم گفت با توجه به تعریفهایی که ازتون شنیدیم و پیگیر بودنتون توو کار، میخوایم از این به بعد علاوه بر کارهای بخش خودتون ، نماینده ما هم باشید یه سری جاها  و من بعد از اینکه از اتاق اومدم بیرون عروسی گرفته بودم :))

   

   

هـیوا لایک ۱۵

نظرات  (۱۳)

roga ..
خخ حس آشناعیه! 
من همیشه دلم میخواست یه داداش داشتم که عاشق آشپزی بود (ینی باید داداش باشه و باید عاشق آشپزی باشه) بعد هی غذا درست میکزد بمن میگف بیا تست کن خوب شده؟ اخ اخ که چع لذتی داشت!
میدونین این تصور از یع برنامع که یه پسر خوش اخلاق مهریون آشپز نشون میداد اومد تو سرم اخه پسره گف کاش خواهر شکمو داشتم غذا براش میپختم تست میکرد! 

+خوشحال میشم به وبم سر بزنین

سلام
خوش اومدید
هیچ برادی نمیگه تست کنن ببین خوب شده، میگه "خوب شده" نظر قاطع باید داد :))
حس میکردم خونه ما اینجوریه و ناراحت بودم اما گویا خداروشکر تنها نیستم :))
+ حتما

حوا ...
زندگی جذابی باید باشه :))

خیلی :))

بهامین
سلام
تبریک میگم بابت تعادیف و خوش اومدن مدیر شرکت از کارتون. 
مواقعی که انتظار اوضاع بدی داری اما اوضاع  کاملا خوب پیش میره ،خوشحالی بی حد و مرزی تا مدتها   همراه ادمه.

موفق باشید:)

سلام

ممنونم سلامت باشید
آره واقعا، خیلی خوبه
شمام همینطور :گل

... به دنبال حقیقت ...
تو نه! همکارایی که چون یه جایی شاید یه حرمت اشتباهی از رئیس دیدن هزارتا برچسب می چسبونن به طرف که فلانه و بهمانه!

نه خب واقعا اونطوریه که همکارام گفتن! برای همین برای منم جالب بود که اون برخوردو باهام داشت

tiara .n
خونه‌ی شما مثل خوابگاه ماست همه گشنن اما حال ندارن برن دنبال غذا😁😁

ما اون موقع ها ، شبا وقتی چراغ خاموش میشد یه ساقه طلایی در میاوردیم بخوریم بازم میرختین میخوردن همشو :))

raha banoo
+:)))) بیچاره اولا خیلی میگفت در اون یخچالو ببند ولی دید فایده نداره دیگه هیچی نمیگه:دی

اون قدیما که از اون یخچالای قدیمی داشتیم که فریزش هم قسمت بالای یخچال بود، یادمه مادرم هی میگفت کم در یخچالو باز کنید برفک میزنه :))

... به دنبال حقیقت ...
شعر خیلی خوب بود :)

تبریییییییییییییییییک فراوان بابت پیشرفت توی کار.

+چقدر از اینایی که نظر شخصی شون در مورد یه آدم رو به عنوان حق مطلق بسط می دن و به همه می گن بدم میاد...لحظه ای فکر نمی کنن شاید طرف رو اشتباه شناخته باشن! 

خدا رو شکر به هر حال :)

آقا چون بوسه و اینا داشت خوبه ؟ :)) حافظ داره بازم از این شعرا :دی

ممنونم ممنونم لطف داری

+راستش متوجه منظورت نشدم! منظورت من بودم ؟ کی بود دقیقا ؟؟

banooye bahar
عههههه بازم‌مبارکه خیلی خیلی تبریک میگم ایشالاا از موفقیت های بیشتر برامون بنویسید^____^

تشکر تشکر ^_^

علی رضا
نه دیگه،تو از این قضیه هم نگاه کن گشنگی رو تحمل میکنه تا در کنار بقیه اعضای خانواده دور همی غذا بخورین که فضای گرم خانواده حفظ شه :دی
چشم ها را باید شست/جور دیگر باید دید :))

آقا بقیه رو میشه گول زد ، خودمونم گول بزنیم ؟؟؟؟ :دی


raha banoo
+ خونه ی ما که همیشه من سر یخچالم خداروشکر خانواده نگرانی ندارن :)))
+ پدرم واسه ما همین طوره اگه پول بهش دادی دیگه پس نمیده...البته منم بچه همون پدرم:دی میبرمش خرید میکنم با وعده ی اینکه بعد پولتو میدم و بعد میگم حسابمون تصفیه شد:دی
+تبریک میگم بهتون

+ مادرتون نمیگه کم در اون یخچالو باز کن ؟ :))

+منم کم کم دارم این رویه گرو کشی رو پیش میگیرم :دی
+ممنونم ممنونم

بهـ نام
تنها نیستین چون تو خونه ما هم همین قوانین برقراره :)))

دارم امیدوار میشم با کامنتاتون :دی

محمد رضا
لوش بده ساواکیه:)

 -_- -_- -_-

شارمین امیریان
سلام.

تو خونه ما معمولا کسی تلویزیون روشن نمی کنه. ولی همین که یه نفر کنترل رو برداره روشن کنه یکی از این ور میگه بذار شبکه یک اخبار... یکی از اون ور میگه بذار شبکه ۳ سمت خدا... یکی میگه آی فیلم و....🙄

+عروسی گرفتن هم داشته ^_^

سلام

 
چرا واقعا اینجوریه ؟:| :| 

+ممنون

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
از نام ما مپرسید ما را که می شناسد؟

از ما نشان مجویید ما را که می شناسد؟

هر چند در میانیم از خلق برکناریم

ما همنشین یاریم ما را که می شناسد؟
آخرین مطالب
به آنچه از خیر بر من نازل می کنی، نیازمندم
سفرنامه مرداد 02
کانال ؟
خوشایند
تماما منفی
آنچه گذشت!
امیکرون در امیکرون!
کفشهایم کو؟
عکساشو پاره کردم نامه هاشو پاره کردم!
حال خیلی خوب!
آرشیو مطالب
مهر ۱۴۰۲ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۲ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۱ ( ۱ )
مهر ۱۴۰۱ ( ۱ )
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۲ )
دی ۱۴۰۰ ( ۳ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۱ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۱ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۱ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۱ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۲ )
دی ۱۳۹۹ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۲ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۲ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۲ )
دی ۱۳۹۸ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۳ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۲ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۲ )
دی ۱۳۹۷ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۵ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۳ )
> قدرت گرفته از بلاگ بیان