سفرنامه مرداد 02

  

  

خب خیلی وقته اینجا چیزی ننوشتم. 

گفتم یه سری هم به اینجا بزنم.

عارضم که شرکتهای خودروسازی معمولا توو تابستون یه تعطیلات تابستانی دارن که 10 روزه. ما هم به طبع باید این تعطیلات رو داشته باشیم که پارسال خیلی لطف کردن و یه پنجشنبه ما رو تعطیل کردن! 

اما امسال لطفشون بیشتر شد و گفتن شیفتی میشید و یه عده سه روز اول هفته رو برن تعطیلات و یه عده سه روز دوم رو.

منم سه روز دوم رو انتخاب کردم. 

برنامه خاصی نداشتم و گفتم میشینم خونه یکم زبان میخونم و یه وبینار بود اونو نگاه میکنم. شرکتی که داداش کوچیکه کار میکنه، کل 10 روز رو تعطیلشون کرده بودن. اون با چند تا از دوستاش رفتن مشهد شب عاشورا.

منم یکشنبه گفتم خب منم برم یه سر مشهد. عید خانواده رفتن و من چون دیگه واقعا حوصله مسافرت با خانواده رو ندارم نرفتم و خونه موندم.

همون روز گشتم و بلیط گرفتم برای دوشنبه ساعت 6ونیم و بلیط برگشت هم برای دو روز بعدش ینی چهارشنبه ظهر تونستم بگیرم. قسمت سخت ماجرا انتخاب هتل بود. هی هتلای مختلفو میدیدم و قیمتا رو و هی گزینه ها بیشتر میشد :)) اونقدر دست دست کردم که دیگه جایی نبود بتونم اتاق بگیرم و یه جا رو که دیگه آخرین اتاقش بود انگار رزرو کردم. 

وسایلم رو با خودم بردم سرکار و یکساعتی مرخصی گرفتم و یه راست رفتم فرودگاه.

وقتی رسیدم هتل دیدم چه جای خوبیه و نزدیک به حرمه تقریبا. اتاقو که خواستم بگیرم رزوشن گفت چرا دو تخته اس اتاقی که گرفتید ؟ گفتم نمیدونم والا من توو سایت زدم. رفتم و دیدم اتاق سه تخته اس :)) و از اون بهتره یه بالکن بزرگ داشت که وقتی میرفتی توو بالکن میتونستی گنبد رو ببینی.

با خودم گفتم بذار آداب زیارت رو رعایت کنم. رفتم دوش گرفتم و غسل زیارت و این چیزا انجام دادم. بعد از 3 4 سال رفتم حرم. قشنگ نشستم زیارت نامه ها رو خوندم و رفتم سمت ضریح و بعدش اومدم نماز زیارت بخونم یادم افتاد که وضو نگرفتم :)))

دیگه اومدم دوباره وضو گرفتم و دوباره رفتم نماز خوندم :))

یه سری دور ضریح بودم و خادوما اومند برای یه سیدی جا باز کردن و کنار من نشست و شروع کرد به دعا خوندن. هی خادما میومدن بهش سلام میکردن و اینم از جیبش شکلات در میاورد میداد به خادما. داشت میرفت گفتم بذار منم ازش شکلات بگیرم! به شوخی گفتم فقط به خادما شکلات میدید ؟؟ اونم نامردی نکرد گفت بله! اگه بخوام به بقیه هم بدم که نمیشه این همه آدم اینجاست و نامرد بهم شکلات نداد :| :)))

روز بعد داشتم میومدم بیرون و خواستم کفشامو از کشفداری بگیرم. یه پدر و پسر داشتن کفشاشونو میدادن به کفشداری که خادمه به پسر بچهه گفت کفشاتو جفت کردی آفرین و یه شکلات بهش داد. شماره ی جا کفشامو بهش دادم و گفتم میشه کفشای منم جفت باشه ؟ :)) گفت بله که میشه و یه شکلات بهم داد :دی  

یه روزم ظهر رفتم نماز خوندم و وقتی میخواستم برگردم گفتم برم یه چایی هم بخورم. ساعت 3 بود دیگه تقریبا و گفتن از 3 و نیم شروع میکنن. گفتم خب بمونم بخورم چایی رو! خواستم یه چرخی توو حرم بزنم که دیدم عه موزه اون بقله! 
تا حالا نرفته بودم موزه و یک ساعت و نیمی تقریبا چرخیدم توو موزه و خیلی خوب بود و جالب. 


روز چهارشنبه ظهر برگشتم و تا اوایل شب خوابیدم و وقتی بیدار شدم هنوز حس میکردم مشهدم :)) 

سفرهای کوتاه که صبح یه جایی و غروب یه جایی یه جوریه اصن!

5شنبه خانواده گفتن بریم خونه ی یکی از خاله هام که دلیجان هستن. صبح رفتیم و غروب میخواستیم برگردیم که داداش کوچیکه گفت بریم قم ؟ و توو مسیر رفتیم قم و یه زیارت هم کردیم و آخر شب برگشتیم خونه.

جمعه هم یه روز کامل استراحت کردم.

قبل از اینکه برنامه های سفر بریزم با خودم میگفتم که بابا سه چهار روز که کاری نمیشد کرد اما این چهار روز با برکت بودن انگار و هم مسافرت رفتم و هم یه روز استراحت کردم کامل. 

دیگه از این به بعد باید برای تعطیلات یکی دو روزه هم همین برنامه رو پیدا کنم به نظرم. 

این اولین بار بود که داشتم اینجوری تنهایی میرفتم مسافرت. 

راستش یه جوری بود. اینکه کسی نیست باهاش بری بیرون و نهایت صحبتی که بخوای با کسی کنی وقتیه که میخوای چیزی بخری یا سوالی بپرسیه! 

و برای خیلیا عجیب به نظر میومد انگار. حتی راننده اسنپی که از هتل داشت میبردم فرودگاه تعجب کرده بود که تنها اومدم! 

  

 

هـیوا لایک ۸

نظرات  (۱۲)

فریبا

هر چند خیلی گذشته ولی اسم مشهد که میاد روحم به حرم پرواز می کنه.زیارت قبول.

من از جوونی اغلب تنها مسافرت میرم بخصوص سفر زیارتی.آدم کلی وقت و هزینه می‌ذاره دوست داره وقتش رو برای خودش صرف کنه.انشالله بیشتر زیارت قسمتتون بشه بخصوص کربلا واربعین.

سلام

خوش اومدید🌷
ان شاءالله به  زودی قسمتتون بشه 🌷
ممنون
خداروشکر پارسال باز قسمت شد و رفتم
همچنین🌷

رضوان

چه سفر نامه جالبی نوشته اید!

ممنون🌷🌷

khatoon

سلام عزیزم زیارت قبول 

همیشه به سفر و زیارت 

سفر مجردی خیلی عالیه من خودم تجربه کردم هیچ وقت نترسید ازش 

سفر حج تمتع و این سفر اخیر رو مجردی رفتم و خیلی بهم چسبید 

سلام

خوش اومدید
ممنونم 
زیارت شما هم قبول
گویا شما فکر کردید که من خانم هستم 🤦🏻‍♂️😅

هوپ ...

باید کنار قبر نخودکی دعا میکردین. اون وقت ایشالا سفر بعدی رو دو تایی میرفتین😁😁


ای بابا دیر گفتید :))
البته اونجا من شنیدم که دختر خانوما بیشتر میرن :دی
میرفتم اونجا اگه از کسی خوشم میومد میگفتم حاج نخودکی هول نده هول نده 😂😂

ن. ..

من نمدونم به خانم تنها هم اتاق داده میشه یا نه

ولی زیارتتون قبول باشه

و چسبیده باشه بهتون :) 

فکر نمیکنم مشکلی داشته باشه و ندن. شما مگه خودتون مشهد نیستید؟

ممنونم 
سلامت باشید🌷🌷🌷

لادن

سفر تنهایی فوق العادست 😎

آره خوبه اما خب نه همیشه 😅

Nelii 💉📚

چه تعطیلات مفیدی بود

منم خیلی به سرم میزنه این مدل سفرای یهویی و تنهایی رو تجربه کنم اما یکم میترسم

برای همین اول باید چند تا سفر دوستانه برم بعد به سفر تکی برسم

متاسفانه فعلا که دوست پایه‌ای ندارم

آره واقعا اصلا فکرشو نمیکردم اینقدر بتونم استفاده کنم :))
خب به نظرم شما از مسیرای نزدیک شروع کنید. یا مثلا با تورهای یکی دو روزه سفر برید. 

آدم بخاد منتظر یه دوست پایه باشه هیچ وقت پیداش نمیکنه 

مهرآ :)

ایشالا هی بیشتر و بیشتر از این سفرای با حال یکی دو روزه داشته باشین:)

اتفاقا منم برام جالب بود که تنهایی سفر رفتن چقدر عجیبه برای همه...

منتها من از اونجا که صحبت های به قول این خارجیا small talk  رو خیلی میپسندم، تمام طول سفر مکالمه های جالب چند دقیقه ای با آدمای کاملا غریبه داشتم...همچین به یادموندنی بودن:))))

مرسی مرسی همچنین 🌷🌷

من کلا به هرکی میگفتم میگفت چرا با فلانی نرفتی ؟ چرا تنها رفتی ؟ و و و 
کلا معاشرت با آدمای غریبه و مختلف خوبه حتی در حد چند دقیقه صحبت.
🌷🌷

خزان

تنهام خوبه هاااا.ولی یدونه رفیق پایه اگه داشتی مطمئنم بهترین سفر عمرت میشد!!

به هر حال....زیارتا قبول....

آره خب بد نیست واقعا. مسافرت های دسته جمعی و دوستانه رفتیم و خوش گذشته اتفاقا. اما خب خیلی زیاد بودیم :))


ممنونم ان شاءالله به زودی قسمت شما 🌷🌷

سما نویس

دی:))))

منم هشتم تا دهم ماه بعد با دوستم قراره بریم مشهد و نمی‌تونم بگم چه قدر ذوق حرم رو دارم.

چقدر خوب

ان شاءالله خوش بگذره ✌🏻
زیارتتون هم پیشاپیش قبول 🌷🌷

Hdn
سلام
زیارت قبول جناب هیوا ..

من هم تنها خیلی این ور اون ور رفتم، و اتفاقا سفر اخیرم به مشهد هم تنها رفته بودم و خیییلی هم چسبید .

سلام

ممنونم 🌷🌷
قبول باشه زیارت های شمام🌷
تنها سفر رفتن مزایا داره معایب هم داره به نظرم. یکی از خوبیهاش اینه که نمیخاد برنامت رو با کسی دیگه ای ست کنی 

mehraban 75

خیلی هم عالی

همیشه به سفر و شادی

ممنونم

سلامت باشید🌷🌷

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
از نام ما مپرسید ما را که می شناسد؟

از ما نشان مجویید ما را که می شناسد؟

هر چند در میانیم از خلق برکناریم

ما همنشین یاریم ما را که می شناسد؟
آخرین مطالب
به آنچه از خیر بر من نازل می کنی، نیازمندم
سفرنامه مرداد 02
کانال ؟
خوشایند
تماما منفی
آنچه گذشت!
امیکرون در امیکرون!
کفشهایم کو؟
عکساشو پاره کردم نامه هاشو پاره کردم!
حال خیلی خوب!
آرشیو مطالب
مهر ۱۴۰۲ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۲ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۱ ( ۱ )
مهر ۱۴۰۱ ( ۱ )
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۲ )
دی ۱۴۰۰ ( ۳ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۱ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۱ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۱ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۱ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۲ )
دی ۱۳۹۹ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۲ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۲ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۲ )
دی ۱۳۹۸ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۳ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۲ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۲ )
دی ۱۳۹۷ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۵ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۳ )
> قدرت گرفته از بلاگ بیان